قاهره در مرکز بازی ایران

مثبت نیوز – توافق اخیر درباره بازرسی‌های هسته‌ای نه در وین یا رم، بلکه در قاهره امضا شد. انتخاب مصر، بزرگ‌ترین کشور عربی با روابط امنیتی عمیق هم با واشنگتن و هم با تل‌آویو حامل پیامی راهبردی بود: اینکه خاورمیانه دیگر نمی‌خواهد صرفاً ناظر باشد، بلکه سودای بازیگری محوری در مدیریت بحران هسته‌ای ایران را در سر دارد.

 

قاهره در سیاست خارجی به شتاب شهرتی ندارد؛ همواره آهسته، محتاط و مرحله‌به‌مرحله گام برمی‌دارد. این کشور آخرین دولت عربی بود که روابط خود را با آنکارا احیا کرد، دیرتر از دیگران قطر را پس از بحران محاصره دوباره به آغوش عربی بازگرداند و هنوز هم در گشودن درها به سوی دمشقِ تحت حاکمیت احمد الشرع با تردید پیش می‌رود. مناسبات با تهران نیز همین مسیر تدریجی را پیموده است:« پیشرفتی آرام، محتاطانه و حساب‌شده.»

بااین‌حال، نشانه‌هایی از تغییر به چشم می‌خورد. نقطه عطف در ژوئن گذشته و تنها ده روز پیش از حملات اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران رقم خورد؛ زمانی که عباس عراقچی در قاهره در کنار همتای مصری خود ایستاد و اعلام کرد: «دیگر هیچ مانعی میان دو کشور وجود ندارد و روابط دوجانبه اکنون بیش از هر زمان دیگری روی میز است… اعتماد متقابل میان مصر و ایران که اکنون وجود دارد، در هیچ زمان دیگری وجود نداشت.» این سخنان لزوماً به معنای گشایش فوری روابط دیپلماتیک نیست، اما حامل پیامی روشن است: معادله سنتی که یک «محور عربیِ طرفدار آمریکا» را الزاماً برابر با «محور ضدایرانی» می‌نشاند، دیگر بدیهی به نظر نمی‌رسد. گرم‌تر شدن مناسبات تهران و قاهره به واشنگتن و تل‌آویو یادآور می‌شود که زمان بازنگری در محاسبات راهبردی فرا رسیده است.

حمله اسرائیل به قطر می‌تواند راهبرد دیرینه واشنگتن در خلیج فارس را بیش از هر زمان دیگری تضعیف کند و حتی برای ایران دستاوردهایی سیاسی و غیرمنتظره به همراه آورد. بسیاری از دولت‌های منطقه این اقدام را چنین تفسیر کردند که اسرائیل با قطر، کشوری که آمریکا آن را «متحد اصلی غیرناتویی» خود می‌داند همان‌گونه رفتار کرده که با ایران، سوریه یا لبنان به مثابه «منطقه‌ای آزاد برای آتش» که هر لحظه و به هر بهانه‌ای می‌توان هدف قرار داد.

موج واکنش‌ها نیز بی‌سابقه بود. محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، به دوحه اطمینان داد که تمام ظرفیت‌های پادشاهی برای دفاع از قطر در آماده‌باش قرار دارد. محمد بن زاید، حاکم امارات، با سفر فوری به دوحه همبستگی خود را ابراز کرد و هشدار داد که توافق صلح با اسرائیل ممکن است در معرض خطر قرار گیرد. هم‌زمان، مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران، در تماس تلفنی با امیر قطر بر حمایت تهران تأکید کرد. این رشته تحولات فضایی کم‌سابقه از همبستگی عربی پدید آورده است؛ فضایی که در آن ایران نه به‌عنوان مزاحم یا تهدید، بلکه به‌عنوان یکی از قربانیان حملات اسرائیل دیده می‌شود و می‌تواند جایگاه سیاسی جدیدی برای خود رقم بزند.

چنین «شراکت سرنوشت» را نمی‌توان به‌معنای اتحاد نظامی یا پیمانی استراتژیک دانست، اما بی‌تردید نشانه‌ای از شکافی عمیق در جایگاه ایالات متحده در خاورمیانه است. اگر قدرتمندترین کشور جهان نتواند امنیت نزدیک‌ترین شرکای خود را تضمین کند یا در برابر «سرمایه‌گذاری‌های سیاسی و مالی» آنان بازدهی متناسب ارائه دهد، طبیعی است که این کشورها به طراحی راهبردهای دفاعی تازه روی آورند. پیامدها آشکار است: در سناریوی خوش‌بینانه، ترامپ ناگزیر خواهد شد برای مهار رفتار اسرائیل سیاستی مشخص تدوین کند تا اعتماد شرکای عربی‌اش را از دست ندهد. اما در سناریوی بدبینانه، اسرائیل به‌جای ایران در جایگاه «تهدید اصلی امنیت منطقه» قرار خواهد گرفت و محور ضدایرانی جای خود را به محوری ضداسرائیلی خواهد داد؛ تحولی که قادر است معادلات خاورمیانه را از بنیاد دگرگون کند.

مقالات مرتبط

باکوی اسراییلی

مثبت نیوز – دولت آذربایجان برای اولین‌بار در تاریخ یک کشور مسلمان…

23 شهریور 1404

زندگی پنهان پرویز ثابتی با نام پیتر در محله‌ای ثروتمند در فلوریدا

مثبت نیوز – چهار دهه گذشته را دور از چشم عموم گذرانده…

22 شهریور 1404

جنگنده‌های اسرائیلی چگونه بدون مانع به دوحه قطر رسیدند؟

مثبت نیوز – این عملیات شامل پرواز بیش از ۱۰ جنگنده، عمدتاً…

22 شهریور 1404

دیدگاهتان را بنویسید