مثبت نیوز – آنچه در این روزها به آن نیاز داریم، ارائه یک روایت دقیق، امید بخش و نزدیک به مرز واقعیت است تا علاوه بر اینکه مخاطب آن را میپذیرد، تصویر دقیقی از پیروزی در جنگ و شکستها ارائه دهد و بتواند پاسخی درخور به جنگ روانی و رسانهای دشمن بدهد.
مصداق عینی این جنس روایت در آنچه علی لاریجانی یکشنبه شب از این درگیری 12 روزه ارائه کرد، دیده میشود. البته لاریجانی پیش از این و در مواجهه با تهدیدهای آمریکا و زیادهگوییهای صهیونیستها، از ابزار رسانه و قدرت کلامش برای خنثی کردن این تهدیدها استفاده کرده است. اگرچه نقطهزنی در کلام، ویژگی خاصی است که لاریجانی در آن مهارت ویژهای دارد، اما او در روایت 12 روزه از جنگ، علاوه بر دقت بر انتخاب واژهها، سیر روایی از جنگ با استفاده از فکتهای رسانههای غربی ارائه داد که در انتها مخاطب به این نتیجه میرسد که ایران بهرغم همه دشواریها توانست دست برتر را در این جنگ حفظ کند. اشاره او به اینکه آنچه اتفاق افتاده رویدادی نیست که بتوان با تحلیلی ساده بیانش کرد، از دل پیچیدگیهای اتفاق، یک روایت تمیز و دقیق به مخاطب ارائه میدهد که با وجود قابل فهم بودن آن برای مردم، خبری از سادهسازی روایت و رویدادهای جنگ نیست.
لاریجانی بلد است هیجانی حرف نزند، حرفهای نگو را بیان نکند، دعوای سیاسی درست نکند و در کل با ادبیاتی سیاسی و البته خردمندانه به مردم بگوید که چه شده است. روز اول تجاوز رژیمصهیونیستی هم لاریجانی در گفتوگوی تلفنی با شبکه خبر وقتی برابر پرسشی پیرامون مختصات پاسخ ایران به اسرائیل قرار گرفت، به مجری یادآور شد این موضوعی نیست که من و شما اینجا در موردش حرف بزنیم، اما به مسئولان نظامی کشور اطمینان داشته باشیم و بدانیم پاسخ درخور خواهند داد. این در حالی بود که از آغازین ساعات پس از تجاوز رژیمصهیونیستی به کشورمان، ادبیات غالب پیرامون پاسخ احتمالی ایران، محتوایی هیجانی داشت و کبیر و صغیر از اقصینقاط فضای مجازی تا محافل خانوادگی مشغول ارائه نقشههای عملیاتی دلخواه خود به نظام بودند و بایدها و نبایدهای نظامی را به نیروهای مسلح یاد میدادند، بیآنکه حتی یک عکس یادگاری با اسلحه واقعی داشته باشند! او نه مانند برخی مسئولان رجز هیجانی برای اسرائیل خواند و نه همچون آنها در موضوعی که متصدیان امر خودش را دارد، دخالت کرد.
لاریجانی در گفتوگوی اخیرش، صرفاً با دو جمله، ماجرای تماس عوامل صهیونیستی با مسئولان کشور و از جمله خودش را بیان کرد، نه رویدادی محرمانه را لو داد، نه ژست قهرمانانه گرفت، نه آن تماس را مهم تلقی کرد، اما مردم را از نقشه صهیونیستها برای ایجاد بههمریختگی در میان نظام اداره کشور مطلع کرد. نقشهای که فراتر از ترور و حذف فیزیکی، میخواست به خیال خویش با گرفتن چند خائن از میان مقامات عالیرتبه کشور، شخصیت نظام و حکومت را در ذهن مردم ترور کند.