مثبت نیوز – در دوره سیوششمین نمایشگاه کتاب تهران، نامهای بزرگی حضور خواهند داشت.
محمود دولتآبادی با کتاب «حکایات بوالفضل»، که بخشهایی از «تاریخ بیهقی» را در قالبی نو و داستانی روایت میکند، دوباره با قلمش به دنیای خوانندگان وارد میشود.
حسین تاجیک نیز با «جلب توجه کسب و کار من است»، روایتی مدرن از ضربالمثل “از دل برود هر آنکه از دیده برفت!” را ارائه کرده است.
در کنار اینها، سجاد افشاریان که در دنیای تئاتر درخشیده، اینبار با اثر «بک تو بلک» به دنیای کتابها قدم میگذارد و احوالات پیچیده و عمیق انسانها را از نگاه خاص خود به تصویر میکشد.
این تنها شروع ماجراست! در نمایشگاه امسال، نشرهایی چون چشمه، صباح، نی، مرکز، ثالث و…. هم با کتابهای جدیدشان حضور دارند.
مردگان عمارت بیست و پنجم
سیامک گلشیری
رمان «مردگان عمارت بیست و پنجم» اثر سیامک گلشیری، داستانی است که در آن، خونآشامی با دیدن زخمی کوچک یا بوی خون، به موجودی درنده تبدیل میشود. گلشیری در این اثر، تلفیقی از وحشت و عشق را به تصویر میکشد و قصه مردی را روایت میکند که نفرین نسلهای گذشته، او را در افسردگی از دست دادن همسرش گرفتار کرده است. او در این وضعیت، امیدی به زندگی ندارد تا اینکه ناگهان زنی مرموز سر راهش سبز میشود و او را به جهانی میبرد که در بدترین کابوسهایش نیز ندیده است. با خواندن «مردگان عمارت بیست و پنجم»، مخاطب در حالی که در گرگومیش اضطراب و هیجان قرار دارد، به تدریج به نشانههایی از رهایی و امید دل میبندد. اما هرگاه که دست دراز میکند، جلوتر چیزی انتظارش را نمیکشد. خونآشام، با وجود تمام غرابت فانتزیگونهاش، یادآور انسان امروز و غرایز و امیال اوست که در چنبره قیدوبندهای عرفی و اخلاقی دستوپا میزند و هر لحظه که بتواند از آن بیرون میجهد. با این حال، همچنان سرخورده و پشیمان، ناگزیر به جهان تاریکی برمیگردد.
بخشی از متن کتاب: «تصمیم دارم بروم به جایی که چشمم به هیچ انسانی نیفتد. جایی که انسانها از دستم در امان باشند. شنیدهام در شمال جنگلی هست که هنوز پای هیچ انسانی به آن نرسیده. هرطور شده خودم را میرسانم آنجا…» این رمان با فضاسازیهای خاص و شخصیتپردازیهای عمیق، مخاطب را به دنیایی میبرد که در آن، مرز میان واقعیت و فانتزی بهطور ماهرانهای محو شده است. اگر به داستانهایی با تمهای روانشناختی، ترسناک و فلسفی علاقهمندید، «مردگان عمارت بیست و پنجم» میتواند انتخاب مناسبی باشد.
آدمهای زندگی قبلی
فریبا وفی
شاید برای بسیاری از ما، زندگی مثل رشتهای از لحظهها و آشناییهای گذراست که گاهی ردِ محوی از خود بهجا میگذارند و گاهی تا همیشه با ما میمانند. کتاب «آدمهای زندگی قبل» نوشته فریبا وفی، انگار دعوتی است برای مرور همین لحظهها؛ برای ایستادن، نگاه کردن به پشت سر و فکر کردن به آدمهایی که بیصدا یا با هیاهو، روزی بخشی از دنیامان بودهاند. فریبا وفی، نویسندهای که از نوجوانی با قصه نفس کشیده، در این اثر هم مانند همیشه با زبانی آرام، دقیق و انسانی، به جهان درونی شخصیتهایش سرک میکشد. اگر با رمان موفق او، «پرنده من» آشنا باشید، حتما میدانید که قلم وفی نه فریاد میزند، نه اغراق میکند؛ بلکه با نگاهی موشکافانه و زبانی ساده، آنچنان زیر پوست زندگی میخزد که تا مدتها بعد از خواندن، ذهنتان درگیر باقی میماند. هرچند اطلاعات زیادی درباره محتوای «آدمهای زندگی قبلی» در دست نیست، اما وقتی نویسندهای چون فریبا وفی آن را نوشته، میتوان تاحدی مطمئن شد که با قصههایی طرف هستیم که صادقانه، بیادا و بهشدت قابل لمساند. تجربههایی که ممکن است خود ما هم، کموبیش در زندگیمان با آنها روبهرو شده باشیم.
محمدرضا بایرامی
اگر بهدنبال داستانهایی هستید که هم دلنشین و خواندنی باشند، هم شما را با گوشههایی از تاریخ، فرهنگ و رنجهای مردم این سرزمین آشنا کنند، آثار محمدرضا بایرامی را نباید از دست بدهید. بایرامی نویسندهای است که با نثری ساده اما تأثیرگذار، به ژرفای تجربههای انسانی میپردازد. او اهل اردبیل است و ریشه در منطقه سبلان دارد؛ جایی که الهامبخش بسیاری از داستانهایش بوده است. یکی از مهمترین آثارش، «کوه مرا صدا زد»، داستانی است از دل همین منطقه. قصه پسر نوجوانی به نام جلال که بعد از مرگ پدر، بار زندگی خانوادهاش را بر دوش میکشد. این کتاب بخشی از سهگانه «قصههای سبلان» است که دنیایی از درد، تلاش، ایمان و کشمکشهای انسان با طبیعت و سرنوشت را با زبانی صمیمی و تصویری پررنگ از زندگی روستایی به تصویر میکشد. «کوه مرا صدا زد» فقط یک داستان نیست؛ تلنگری است به ما که چقدر از فرهنگ، باورها و ارتباطمان با طبیعت فاصله گرفتهایم. همین روایت ساده و انسانی باعث شده که این کتاب جوایز معتبری مثل خرس طلایی برن، کبرای آبی سوئیس و کتاب سال آن کشور را از آن خود کند.
اما بایرامی فقط نویسنده قصههای بومی نیست. در رمان تاریخی – اجتماعی «مردگان باغ سبز» به واقعهای کمتر شنیدهشده از دوران سقوط حزب دموکرات آذربایجان میپردازد؛ داستانی که از خاطرهای قدیمی و روایت مادر نویسنده آغاز شده و با پژوهشی تاریخی و چاشنی تخیل، به رمانی خواندنی و تأملبرانگیز تبدیل شده است. این رمان هم موفق به دریافت جایزه اوراسیا شده و یکی از آثار منتخب نمایشگاه کتاب مسکو بوده است. اگر علاقهمند به ادبیات دفاع مقدس هستید، رمان «لم یزرع» بایرامی را از دست ندهید؛ روایتی متفاوت از جنگ، این بار از زاویه دید یک سرباز جوان عراقی. در این اثر، بایرامی تصویری انسانی و دردناک از شیعیان عراقی بهدست میدهد؛ کسانی که نه در جبهه و نه در خانه جایی برای زندگی نداشتند. «لم یزرع» تنها رمانی است که در این زمینه توانسته جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را دریافت کند. کتابهای بایرامی با اینکه جوایز بسیاری در ایران و خارج از کشور کسب کردهاند، ویژگی اصلیشان چیز دیگری است: آنقدر صادقانه و ملموس روایت شدهاند که حس میکنید با شخصیتها زندگی میکنید. اگر بهدنبال داستانهایی هستید که هم دلتان را بلرزاند و هم ذهنتان را درگیر کند، وقت آن است که یکی از کتابهای محمدرضا بایرامی را در دست بگیرید.
جلب توجه کسب و کار من است
حسین تاجیک
“جلب توجه کسبوکار من است” با موضوع رسانه، روابطعمومی و تبلیغات در دستهبندی حوزه ارتباطات قرار میگیرد.
در پشت جلد این کتاب آمده است:
ما ایرانیها یک ضربالمثل داریم که به خوبی به موضوع کتابم اشاره میکند:
“از دل برود هر آنکه از دیده برفت!”
این ضربالمثل به خوبی قدمت و تاریخچه موضوع را روشن میکند.
تحتتاثیر قراردادن به شکلهای مختلف روشی کلیدی و امتحان پس داده برای بقا و ماندگاری است.
ادغام عکسالعمل به اتفاقات روز به همراه جلوهگری در عموم، میشود سلبریتی!
در این کتاب از عوامل کسب اعتبار و ارزش از طریق در معرض دیدهگان قرار گرفتن گفته میشود.
این کتاب ارائه درست خود، در جهت خود فروشی را عامل کسب سود میداند.
«جلب توجه» راهکاری برای رشد برند شخصی و سازمانی است.
نیست
فاضل نظری
اگر از طرفداران شعر فاضل نظری هستید، مجموعه تازهاش با عنوان «نیست» را نباید از دست بدهید. این هشتمین کتاب شعر اوست و تغییرات قابل توجهی در سبک و محتوای اشعارش دارد. پس از دو دهه فعالیت در دنیای شعر، فاضل نظری همچنان در دل مخاطبان خود جا دارد و آثارش با استقبال زیادی روبهرو میشود. مجموعه «نیست» علاوه بر اشعار عاشقانه، با غزلهایی اجتماعی، حکمی و عارفانه نیز همراه است که نشاندهنده گسترش دنیای ذهنی و شاعرانه اوست. در این کتاب، لحن فاضل نظری متفاوت از گذشته است، بهویژه در اشعار عاشقانهای مانند «جادوچراغ» و «پذیرفتن»، که با احساسی تازه نوشته شدهاند.
یکی از نکات جالب کتاب، حضور اشعاری انتقادی و هجویهای است که نقد اجتماعی و سیاسی را به شیوهای منحصر به فرد به تصویر میکشد. مثلاً در غزل «فرمانبر»، فاضل نظری با بیانی تند و گزنده به نقد مسائلی میپردازد که در اشعار قبلیاش کمتر دیده میشد.