جنبش‌های مستقل بعد از مرگ رهبرانشان محافظه‌کار می‌شوند یا رادیکال؟

مثبت نیوز – تحقیقات درباره نقش مرگ رهبران گروه‌های آزادی خواه و چریکی بر تغییر رفتار آن‌ها نشان می‌دهد به دلایل متعددی این گروه‌ها ممکن است رادیکال‌تر شوند هرچند خطر از بین رفتن آن‌ها می‌تواند به توافقنامه‌های صلح هم بیانجامد.

 

دیوید کیلکولن، استراتژیست ارشد دفتر مبارزه با تروریسم وزارت خارجه آمریکاست. او مشاور ارشد ستاد فرماندهی نیرو‌های آمریکایی در خاورمیانه بوده و سال‌ها بر روی رفتار گروه‌های مبارز و آزادی خواه منطقه مطالعه کرده است. کیلکولن در کتاب‌های خود با عنوان «ضد شورش» و «چریک تصادفی»، درباره پیامد‌های تغییرات رهبری در گروه‌های مسلح و اینکه چگونه این انتقال‌ها می‌توانند بر رفتار و خط سیر چنین سازمان‌هایی تأثیر بگذارند، توضیح داده است.

استاتیس کالیواس استاد دانشگاه آکسفورد در کتاب «منطق خشونت در جنگ داخلی»، از تمرکززدایی و تکه تکه شدن گروه‌ها صحبت کرده و می‌گوید وقتی یک رهبر مرکزی از دست می‌رود، می‌تواند خلأ قدرتی ایجاد کند که ممکن است توسط جناح‌های رادیکال یا افراطی‌تر درون گروه پر شود.

کدام جنبش‌ها بعد از مرگ رهبرانشان رادیکال‌تر شدند؟

۱. القاعده (پس از اسامه بن لادن)

پس از مرگ اسامه بن لادن در سال ۲۰۱۱، القاعده تغییرات قابل توجهی را در ساختار و استراتژی خود داشت. اگرچه رهبری مرکزی این گروه ضعیف و گروه عملا تجزیه شد، اما برخی از وابستگان آن، مانند شاخه عربستان القاعده (AQAP) و الشباب، رادیکال‌تر و تهاجمی‌تر شدند. عدم تمرکز القاعده منجر به خودمختاری بیشتر شاخه‌های منطقه‌ای آن شد که برخی از آن‌ها تاکتیک‌های خشونت آمیزتری را دنبال کردند.

۲. دولت اسلامی عراق (ISI) و تبدیل آن به داعش

پس از مرگ ابو مصعب الزرقاوی، رهبر القاعده در عراق (AQI)، در سال ۲۰۰۶، این گروه دستخوش تحول شد. مرگ زرقاوی باعث تعدیل سازمان نشد. در عوض، به دولت اسلامی عراق (ISI) و در نهایت دولت اسلامی عراق و سوریه (ISIS) یا همان داعش تبدیل شد.

۳. بوکوحرام پس از محمد یوسف

مرگ بنیانگذار بوکوحرام، محمد یوسف، در بازداشت پلیس در سال ۲۰۰۹، نقطه عطفی برای این گروه بود. ابوبکر شکائو جایگزین یوسف شد. او گروه را به مراتب رادیکال‌تر کرد. تحت رهبری شیکائو، بوکوحرام با اتهاماتی، چون خشونت شدید خود از جمله آدم ربایی دسته جمعی، بمباران و هدف قرار دادن غیرنظامیان مواجه شد. رادیکالیزه شدن این گروه منجر به افزایش قابل توجه حملات به مدارس، بازار‌ها و کلیسا‌ها شد.

۴. جهاد اسلامی فلسطین (PIJ)

این گروه در طول سال‌ها تغییراتی را در رهبری تجربه کرده است، و مرگ یا ترور برخی از رهبران آن، سازمان را به سمت مواضع رادیکال‌تر سوق داده است. ترور فتحی شقاقی در سال ۱۹۹۵ منجر به انتقال رهبری و کاربست تاکتیک‌های تهاجمی‌تری شد. پس از مرگ شقاقی، جهاد اسلامی فلسطین تاکتیک بمب گذاری‌های انتحاری و حملات موشکی را تشدید کرد و به یکی از مبارزترین جریان‌های آزادی فلسطین تبدیل شد.

۵. مسیر درخشان (Sendero Luminoso) در پرو

پس از دستگیری ابی‌میل گوزمان رهبر این گروه پرویی در سال ۱۹۹۲، «راه درخشان» به طور کامل منحل نشد، اما به گروه‌های کوچک تری تجزیه شد که هر کدام به مراتب رادیکال‌تر شدند. برخی از گروه‌های انشعابی به اقدامات خشونت آمیز، از جمله قاچاق مواد مخدر و تروریسم ادامه دادند، در حالی که برخی دیگر از بین رفتند. عناصر باقی مانده، با کاهش نفوذ گروه، رادیکال‌تر شدند.

 

کدام جنبش‌ها بعد از مرگ رهبرانشان صلح طلب شدند؟

۱. ارتش جمهوری‌خواه ایرلند (IRA)

پس از مرگ یا زندانی شدن برخی از چهره‌های کلیدی رهبری در IRA، استراتژی این سازمان به تدریج تغییر کرد. تا اواخر دهه ۱۹۸۰، ظهور رهبرانی مانند جری آدامز و مارتین مک‌گینس، که رویکردی عمل‌گرایانه‌تر داشتند، به حرکت به سمت مذاکرات سیاسی کمک کرد. این تغییر رهبری منجر به مشارکت IRA در مذاکرات صلح و در نهایت امضای توافق‌نامه جمعه نیک یا پیمان بلفاست در سال ۱۹۹۸ شد. این توافق‌نامه نقطه عطفی برای پایان درگیری مسلحانه بود و منجر به آتش‌بس و خلع سلاح گروه شد.

۲. نیرو‌های مسلح انقلابی کلمبیا (FARC)

FARC طی دهه‌های طولانی درگیری با دولت کلمبیا تغییرات رهبری متعددی را تجربه کرد. مرگ چندین رهبر کلیدی، از جمله آلفونسو کانو در سال ۲۰۱۱، به ظهور رهبرانی منجر شد که بیشتر به گفتگو تمایل داشتند. پس از مرگ کانو، رودریگو لوندونیو معروف به تیموچنکو رهبری را بر عهده گرفت و تلاش‌های جدی‌تری برای مذاکرات صلح آغاز کرد. این تغییر رهبری نقش مهمی در پیشبرد روند صلح ایفا کرد و در نهایت به امضای توافق صلح در سال ۲۰۱۶ منجر شد که به مبارزه مسلحانه FARC پایان داد.

۳. جبهه آزادی‌بخش ملی مورو (MNLF)

در فیلیپین، MNLF در ابتدا برای استقلال مردم مورو مبارزه مسلحانه‌ای را دنبال کرد. پس از از دست دادن برخی از رهبران نظامی کلیدی خود و تغییرات داخلی در سازمان، رویکرد گروه تغییر کرد. تحت رهبری نور میسوری در دهه ۱۹۹۰، MNLF وارد مذاکرات با دولت فیلیپین شد که به توافق نهایی صلح ۱۹۹۶ منجر شد و به مردم مورو خودمختاری بیشتری اعطا کرد و از درگیری خشونت‌آمیز فاصله گرفت.

۴. جنبش مائوئیستی نپال

در نپال، شورش مائوئیستی طی سال‌ها شاهد تغییرات مهمی در رهبری بود. وقتی پراچاندا و دیگر رهبران فرماندهان نظامی کلیدی خود را از دست دادند، رویکرد گروه به تدریج به سمت مذاکره سیاسی به‌جای ادامه درگیری مسلحانه تغییر کرد. از دست دادن رهبران نظامی تأثیرگذار و افزایش فشار‌ها منجر به روند صلح شد و در نتیجه توافق جامع صلح در سال ۲۰۰۶ امضا شد که به جنگ داخلی پایان داد و مائوئیست‌ها را به سیستم سیاسی وارد کرد.

۵. جنبش آچه آزاد (GAM)

GAM در اندونزی برای استقلال آچه مبارزه می‌کرد. این درگیری تقریباً ۳۰ سال ادامه داشت تا اینکه پس از مرگ بنیان‌گذار حسن دی تیرو و تغییرات دیگر در رهبری گروه، شرایط تغییر کرد. از دست دادن رهبران کلیدی، به همراه تأثیرات ویرانگر سونامی سال ۲۰۰۴، انگیزه‌ای برای حرکت به سمت صلح ایجاد کرد. این تغییر به مذاکراتی منجر شد که در نهایت به توافق صلح هلسینکی ۲۰۰۵ انجامید و به خلع سلاح و اعطای خودمختاری ویژه به آچه منجر شد.

mosbatnews

دیدگاهتان را بنویسید

مثبت نیوز

حامی بخش خصوصی و هنرمندان است.

تازه‌ترین خبرها

۱۳۹۰ - تمامی حقوق این تحریریه آنلاین برای پایگاه مثبت نیوز محفوظ می باشد و کپی برداری از محتوا مجاز نمی باشد.