مثبت نیوز – در سال ۱۳۵۳، عبدالمجید مجیدی، رئیس سازمان برنامه وقت، یک نامه محرمانه به وزیر آب و برق کشور نوشته بود و در آن گفته بود که تهران برای ۵ و نیم میلیون نفر ظرفیت زیستی دارد.
در آن زمان و با آن منابع آب، اما ظرفیت زیستی تهران به ۳ و نیم میلیون نفر رسیده است، در حالیکه جمعیت فعلی تهران و حومه به حدود ۱۵ میلیون نفر است.
اما با پیشبینی جمعیت ۱۹ میلیونی تهران در سال ۱۴۲۵ قطعا به پایان می رسیم.
بررسی تغییرات جمعیتی طی دوره ۱۷ ساله ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۲ نشان میدهد استانهای البرز، بوشهر، هرمزگان، قم، سیستانوبلوچستان، خراسان جنوبی، یزد، کرمان و تهران بیشترین رشد جمعیتی را داشتهاند. در این دوره، جمعیت استان البرز رشد ۴۴ درصدی داشته؛ این مقدار برای استان بوشهر حدود ۴۳ درصد، برای هرمزگان حدود ۴۲ درصد و برای قم نیز ۳۷ درصد بوده است. در حالیکه طی این مدت جمعیت ۱۰ استان انتهایی، حدود ۹۷۰ هزار نفر افزایش داشته، جمعیت استانهای البرز و تهران نزدیک به ۴ میلیون نفر زیاد شده است.
بررسی آمارهای مرکز آمار ایران از سال ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۲ در ۳۱ استان کشور (جمعیت سال ۱۳۸۵ استان البرز بازسازی شده) نشان میدهد که طی این دوره ۱۷ساله، کمترین رشد جمعیت مربوط به استانهای همدان، لرستان، اردبیل، کرمانشاه، گیلان، خراسان شمالی، مرکزی، ایلام، آذربایجان شرقی و زنجان است. در این استانها، رشد کل جمعیت (فارغ از محاسبه مهاجرت، زادولد و مرگومیر) در دوره ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۲ بین ۴ تا ۱۵ درصد بوده است، در حالیکه رشد کل جمعیت ایران در این مدت ۲۱ درصد بوده است.
استان همدان با ۴ درصد و لرستان با ۴.۵ درصد، همچنین اردبیل و کرمانشاه با ۶.۳ و ۶.۷ درصد، کمترین رشد جمعیت در این دوره را داشتهاند. از آنجا که نرخ زادولد و نیز نرخ باروری در این استانها متفاوت است، باید گفت اصلیترین عامل این تغییرات جمعیتی، مهاجرت و پس از آن، زادولد بوده است.
بیشترین مهاجرت خالص طی دوره ۱۳۶۵ تا ۱۳۹۵ بهسمت استانهای تهران، البرز و سمنان و همچنین استانهای مرکزی ایران مانند یزد، اصفهان و کرمان بوده است. در استانهای مرکزی ایران، بهواسطه افزایش چشمگیر سرمایهگذاری در حوزه معادن و صنایع معدنی، و در استانهای بوشهر و هرمزگان بهواسطه سرمایهگذاریهای قابل توجه در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی و درمجموع، سرمایهگذاریهای نفتپایه، افزایش جمعیت قابل توجه بوده است.
وضعیت سه استان گیلان، سیستانوبلوچستان و خراسان جنوبی است: اولی پیرترین استان و دومی و سومی جوانترین استانها با بالاترین نرخ زادولد هستند. این شاخص تأثیر قابل توجهی در کاهش جمعیت استان گیلان و افزایش جمعیت استانهای سیستانوبلوچستان و خراسان جنوبی داشته است.
طی دوره ۳۰ سال اخیر، گرچه همواره مهاجرتهای شهر به شهر بالاترین نسبت را داشته و پس از آن، مهاجرتهای روستا-شهر دومین الگوی مهاجرتی غالب محسوب میشود، اما در این مدت سهم مهاجرت شهر-شهر از 48.2 درصد در سالهای 1365 تا 1375 به 68.3 درصد در سالهای 1390 تا 1395 رسیده است. همچنین در این مدت مهاجرتهای روستا-شهر از 22.4 درصد در دوره 1365 تا 1375 به 14.6 درصد در سالهای 1390 تا 1395 رسیده است. به عبارتی در این دوره مهاجرت روستاشهری کاهش یافته و همواره حدود دوسوم از مهاجرتهای کشوری به مقصد شهرها صورت گرفته است.
بالاترین درصد مهاجران در سن 15 تا 34 سال قرار دارند. بخشی از اینها دانشجویان هستند که بعضا پس از اتمام تحصیلات به شهر و روستای خود برنمیگردند و بخش دیگری از مهاجران (بخش عمده) کارگران ماهر و غیرماهری هستند که به دنبال یافتن شغل مهاجرت کردهاند. همچنین سهم مردان از مهاجران در همه دورهها (1365 تا 1395) بیشتر از زنان بوده است. این دو ویژگی مهاجرت باعث کاهش جمعیت در سن کار در مناطق مهاجرفرست و افزایش افراد متقاضی کار در مناطق مهاجرپذیر میشود که اگر بالاتر از ظرفیت مهاجرپذیری در مقصد باشد منجر به شکلگیری مشاغل غیررسمی و اقتصاد زیرزمینی، مناطق حاشیهنشین و سکونتگاههای غیررسمی، آسیبهای اجتماعی، افزایش بار ترافیکی و معضلات دیگری در این مناطق میشود. از سوی دیگر، مقایسه جنسی مهاجرت در دوره 1365 تا 1395 نشان میدهد در این دوره سهم زنان گرچه همواره کمتر از مردان بوده اما سهم آنان طی دوره 30ساله افزایشی بوده است. این موضوع با افزایش سهم زنان از دانشجویان تحصیلات تکمیلی که بسیاری از آنها پس از تحصیل به شهر خود برنمیگردند، قابل توضیح است. همچنین دادههای مرکز آمار نشان میدهد در دوره 30ساله اخیر، دلیل 50 درصد از مهاجرتها از روستا به شهرها و از شهری به شهری دیگر، پیروی از تصمیم خانواده بوده است. 50 درصد مابقی نیز مربوط به پیدا کردن کار، انجام سربازی و تحصیل بوده است.